خلاصه داستان: پس از مرگ ظاهری Ziva ، تونی دخترشان تالی را پرورش می دهد. سالها بعد ، زیوا با تونی باز می گردد و اتحاد می کند. شرکت تونی مورد حمله قرار می گیرد و خانواده به اروپا سفر می کنند تا یاد بگیرند که چه کسی پس از آنها و چگونه دوباره به یکدیگر اعتماد کنند.
خلاصه داستان: بعد از اینکه مادرشان دچار مصرف بیش از حد کشنده شد ، دو خواهر می ترسند که سیستم پرورش دهنده آنها را از هم جدا کند و تصمیم به پنهان کردن بدن کند. اما دروغ آنها ممکن است کشف شود و آنها باید تصمیم بگیرند که تا چه اندازه مایل به رفتن برای نگه داشتن خود هستند ...