خلاصه داستان: یک شاعر کارت تبریک بی نظیر از یک شهر کوچک در ورمونت با ارث بردن ثروت عظیم به نیویورک سیتی و بلافاصله توسط کسانی که مایل به استفاده از او هستند ، مورد آزار و اذیت قرار می گیرد.
خلاصه داستان: سه دوست دختر سابق یک کلاهبردار سریال عاشق سابق خود را برای سقوط برای دختر جدید در شهر تنظیم کردند تا بتوانند تماشای او را ببینند که قلبش شکسته شود.
خلاصه داستان: نیکلاس هر دلیلی برای نگه داشتن چیزها در زندگی بدون تغییر دارد. با این حال ، هنگامی که او به طور تصادفی مادر و پدر را در مورد یک برادر نوزاد جدید صحبت می کند ، دنیای او وارونه خواهد شد. آیا آنها او را رها می کنند تا جایی برای کوچک فراهم کند ...
خلاصه داستان: یوکی وقتی متوجه می شود که همیشه تنها است ، با یک همکلاسی دختر تنهایی دوست شد. با دانستن دختر ، او یک موضوع جدی در مورد او فهمید که می تواند باعث شود او فضایی را بین آنها قرار دهد ، یا آنها را به هر OT نزدیک کند ...