خلاصه داستان: یک پزشک پزشکی قانونی به نام حمدی عبدل رحیم و همسرش پس از یک ازدواج طولانی انتظار دوقلوها را دارند. آنها تصمیم سختی را برای استخدام مدیر خانه برای مراقبت از دوقلوها می گیرند ، اما برای یافتن کسی تلاش زیادی می کنند.
خلاصه داستان: پس از زندگی در یتیم خانه ، والا و میفتاه تصمیم می گیرند علیه آن زندگی شورش کنند ، به خصوص پس از آنکه مجبور شدند توسط مدیر یتیم خانه دزدی کنند ، ماجد ، که بر آنها جنگ اعلام می کند و آنها سعی می کنند از شر او خلاص شوند.
خلاصه داستان: این نمایش ، زندان زنان ، داستانهای سه زن را که از سختی های زندگی رنج می برند ، روایت می کند. در زمانی که ناآرامی های سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی وجود داشت. هر یک از آنها تصمیم می گیرند مرتکب جنایتی غیرقانونی شوند که باعث شود او ...
خلاصه داستان: پس از (Yaqout) پدر همسر و فرزندان خود را ترک کرد و به مدت 20 سال ناپدید شد ، شیطان (wannous) به خانواده خود آمد و ادعا کرد که او دوست پدرشان است که به آنها می گوید پدرشان و (wannous) میلیون ها نفر هستند.