خلاصه داستان: راج مخالف ازدواج های عشق است و وقتی دخترش ایشا عاشق رونیت مالهوترا می شود ، او با روابط آنها مخالف است. آیا رونیت و ایشا عشق خود را به خاطر والدین خود قربانی می کنند یا آنها موفق به متقاعد کردن آنها خواهند شد؟
خلاصه داستان: این داستان Sanjana ، دختری از نسل امروز پر از زندگی و اکستازی پر جنب و جوش است. او زندگی خود را با شرایط خود زندگی می کند و وقتی مادرش سوشلا ، او را می بیند ، او را ترتیب می دهد تا پسری را ببیند که به چشم انداز ازدواج منتهی می شود.
خلاصه داستان: پس از گذراندن 17 سال در اسارت ، دو سرباز ، که یک راز تاریک به اشتراک می گذارند ، به خانواده های خود باز می گردند. این دو خانواده سعی می کنند از جایی که از آنجا خارج شده اند ، انتخاب کنند ، در حالی که یک نماینده دولتی سعی می کند راز خود را افشا کند.