خلاصه داستان: جوگنو در یک یتیم خانه زندگی سختی را پشت سر می گذارد و مادرش پراناتی حتی از وجود او نمی داند. در مورد پدر Jugnu \'s Reyansh ، زندگی یک مهمانی بزرگ است و عشق یک مسئولیت است. آیا این خانواده شکسته هرگز با هم جمع می شوند؟
خلاصه داستان: Pankti عاشق آحان ، نوازنده می شود. با این حال ، هنگامی که آنها سعی می کنند رابطه خود را به جلو بکشند ، مادر Pankti تصمیم می گیرد که او را با یک مرد ثروتمند ازدواج کند.
خلاصه داستان: انتظار می رود میشتی ، یک زن جوان ، برای ازدواج با خانواده اش مستقر شود. با این حال ، او احساس می کند که قبل از گره زدن گره با او باید فرصتی برای شناخت شریک زندگی خود داشته باشد.
خلاصه داستان: داستان شارانیا که پس از یک دوره دو ساله از کما بیدار می شود. بهبودی او به هزینه رنج او از فراموشی می رسد که به همین دلیل قادر به یادآوری رابطه خود با ویوم ، مردی که قصد داشت ...