خلاصه داستان: جوگنو در یک یتیم خانه زندگی سختی را پشت سر می گذارد و مادرش پراناتی حتی از وجود او نمی داند. در مورد پدر Jugnu \'s Reyansh ، زندگی یک مهمانی بزرگ است و عشق یک مسئولیت است. آیا این خانواده شکسته هرگز با هم جمع می شوند؟
خلاصه داستان: انتظار می رود میشتی ، یک زن جوان ، برای ازدواج با خانواده اش مستقر شود. با این حال ، او احساس می کند که قبل از گره زدن گره با او باید فرصتی برای شناخت شریک زندگی خود داشته باشد.
خلاصه داستان: در دانشگاه و اطراف دانشگاه لاکنو در سال 1989 ، زوجین در سنین مختلف ، سیاست عشق را از طریق ازدواج ، جوانه زدن عاشقانه ها و دوستی ها کشف می کنند.
خلاصه داستان: این داستان در حدود دو بهترین دوست ، Teni و Sumer می چرخد که پس از 5 سال ملاقات می کنند. این داستانی است که قوانین دوستی را تعریف می کند.
خلاصه داستان: یک برخورد شانس دکتر روهیت ، جراح قلب و سوناکشی ، بازیگر تلویزیونی را گرد هم می آورد. با شروع کار اشتباه ، آنها از اختلافات در دنیای خود شگفت زده می شوند و آنچه در آن زمان آغاز می شود ، پیوندی است که زندگی آنها را تغییر می دهد ...