خلاصه داستان: این داستان به دنبال یک شکارچی مومیایی به نام Qannad است ، که به طور تصادفی یک کتاب باستانی به نام \ "al-barwah. \" را کشف نمی کند ، و این کتاب را باز می کند ، یک نیروی وحشتناک را که قرن ها به دام افتاده است ، باز می کند.
خلاصه داستان: سالن زیبایی زاهرا پناهگاهی برای زنانی است که مایل به دلسرد کردن خود هستند یا پناه می برند. یک عمل دست و پا چلفتی ، مسیرها و قلب های جوان را به هم متصل می کند.
خلاصه داستان: پس از درگذشت پدرش ، مایر برای نهایی کردن تمام مشاغل برای سفر دوباره به کشور بازگشت ، اما عاشق یارا می شود و سفر خود را لغو می کند. وقایع پس از فهمیدن اینکه معشوق وی یک بازیگوش و کلاهبرداری است ، تشدید می شود ...