خلاصه داستان: پس از درگذشت پدرش ، مایر برای نهایی کردن تمام مشاغل برای سفر دوباره به کشور بازگشت ، اما عاشق یارا می شود و سفر خود را لغو می کند. وقایع پس از فهمیدن اینکه معشوق وی یک بازیگوش و کلاهبرداری است ، تشدید می شود ...
خلاصه داستان: پس از (Yaqout) پدر همسر و فرزندان خود را ترک کرد و به مدت 20 سال ناپدید شد ، شیطان (wannous) به خانواده خود آمد و ادعا کرد که او دوست پدرشان است که به آنها می گوید پدرشان و (wannous) میلیون ها نفر هستند.
خلاصه داستان: پس از گذراندن 17 سال در اسارت ، دو سرباز ، که یک راز تاریک به اشتراک می گذارند ، به خانواده های خود باز می گردند. این دو خانواده سعی می کنند از جایی که از آنجا خارج شده اند ، انتخاب کنند ، در حالی که یک نماینده دولتی سعی می کند راز خود را افشا کند.